انسانهای اولیه در عصر پارینه سنگی دچار فهم نا توانی شده بودند و از سنگ های تیز و شکسته بجای ابزار استفاده می کردند و هنوز آهن اختراع نشده بود. و امروزه ارتجاع، تداعی همان دوران است. مثل فنر که حالت ارتجاعی دارد. هرچقدر ان را بزرگ کنید، تمایل به کوچک شدن دارد. بشر نیز هرچه پیشرفت می کند تمایل به غارنشینی و جنگل و زندگی حیوانی هم در او بزرگتر می شود. اگر ارتجاع رایک مکتب بدانیم در واقع حرکت اندیشمندانه در مقابل پیشرفت است. که با هر نوع داده های عقلانی در تضاد است.
لذا میتوان گفت: پیشرفت انسان ها به کمک انبیا و جبهه حق صورت می گیرد تا انسان از همه مواهب الهی استفاده کند و به وسعت جهان قدرت لایتناهی خداوند پی ببرد. آنهاییکه در مرز دانش هستند، می بینند که چه جهان پر رمز و رازی درپیش دارند. و لذا در برابرخدا کرنش می کنند و به قدرت او ایمان می اورند. اما شیطان و شیطان پرستان از این موضوع رنج می برند. پس ارتجاع همان بازگشت به جاهلیت است. و در جامعه ما زیاد اتفاق می افتد. مثلا کسانیکه از انقلاب اسلامی ناراحتند به دروغ می گویند قبل از انقلاب بهتر بوده است. و این امر فردی و اجتماعی ندارد همه از یک قانون پیروی می کند: پیرمردان و پیرزنانی که دوست دارند به دوران جوانی برگردند، و یا جوانانی که دوست دارند به دوران کودکی برگردند. این بیماری در همه هست. اما در بخشی از افراد نمود پیدا می کند: وبه واکنش وامی دارد و به افسردگی دچار می کند. این بیماری که نامش همان بازگشت یا تثبیت است در کتب روانشناسی از ان یاد شده است. کودکان کانا، در حالت تثبیت می مانند و کودکان کودن، حالت ارتجاع یا بازگشت. معنی ساده این حرف یعنی که: کودکی که فقط می تواند کلاس اول را شرکت کند و دیگر قادر به بالارفتن از ان نیست، بهره هوشی او در کمترین حد است لذا کانا تعریف شده است. اما کودن کمی بهتر است. او مثلا تا کلاس ششم می تواند درس بخواند. افرادی که نرمال هستند تا دیپلم بالا می ایند. و کسانیکه لیسانس می گیرند باهوش و کسانی که فوق و دکترا را ادامه م یدهند اصلاحا تیز هوش و نابغه هستند. لذا بر روی منحنی نرمال در آمار توصیفی، میتوان گفت: 5درصد انسانها کانا هستند یعنی در یک دوران تثبیت شده اند. مثلا از نظر تاریخی فقط مصدق را قبول دارند. یا کورش کبیر را فقط می بینند، کورش های جدید را نمی پذیرند. از نظر باستانشناسی هم فقط به دوران پارینه پوشی و پارینه سنگی تعلق دارند. لذا کسانیکه البسه پاره می پوشند و به آن افتخار هم می کنند. یعنی بالاترین و گرانترین لباس را می خرند و بعد با دست خودشان آن را پاره می کنند. اینها از نظر روانی تثبیت شده اند. حتی کسانیکه خود را برهنه می کنند اینها به دوران غارنشینی تعلق دارند. و گفتمان غالب انها بدن انسان است. اما کسانیکه کم حجاب هستند یا شل حجاب هستند تعلق به دوران جنگل نشینی دارند و از نظر عقلی نیز کودن هستند. لذا هرچه شما راجع به حجاب حرف بزنید متوجه نمی شوند. اصلا احکام الهی برای انها توجیهی ندارد. این افراد قانون جنگل را خوب می فهمند لذا تنها راه مجاب کردن آنها زور و قدرت است. که مثلا سلطان جنگل فرموده باشد. اما افراد نرمال با بهر هوشی (ای کیو) صد، همه قوانین خدا را می پذیرند و آن را به صلاح خود می دانند. ولیکن افراد باهوش و تیزهوش و نابغه کسانی هستند که واجبات آنها ترک نمی شود و منکرات را هم انجام نمی دهند.(انما یخشی الله من عباده العلما) مانند شهدای هسته ای یا شهدای جنگ تحمیلی. شهدا در واقع ستارگانی هستند که با نو آنها میتوان راه را پیدا کرد. زیرا انها به تبع نخبگی خود، در اینده زندگی می کرده اند و بسیار از مسائل امروز ما برای انها مثل روز روشن بوده است. وقتی نوشته های امام خمینی یا شهید آوینی و امثال آنها را می خوانیم گویا همین امروز بوده اند و حرفهای امروز را می زنند. به همین دلیل است که خداوند می فرماید شهدا زنده هستند. در حرکت برق اسا بسوی خدا،زمان برای انها صفر شده است.
From the Paleolithic to the worn
Early humans in the Paleolithic age were unable to understand and used sharp and broken stones instead of tools, and iron had not been invented yet. And today, reaction is the association of the same era. Like a spring that has an elastic state. The more you enlarge it, the more it tends to shrink. As humans progress, the desire to live in caves, forests, and animal life grows in him. If we understand the reaction of the school, it is actually a thoughtful movement against progress. which contradicts any rational data. Therefore, it can be said that the progress of humans is made with the help of prophets and the front of truth so that humans can use all the divine gifts and realize the vastness of the universe and the infinite power of God. Those who are on the frontier of knowledge, see what a mysterious world is in front of them. And therefore they strain against Rukhda and believe in his power. But Satan and Satanists suffer from this. Therefore, reaction is the return to ignorance. And it happens a lot in our society. For example, those who are upset about the Islamic revolution lie and say that it was better before the revolution. And this is not individual or social, everyone follows the same rule: old men and old women who want to return to their youth, or young people who want to return to their childhood. Everyone has this disease. But it appears in some people: it leads to a reaction and causes depression. This disease, whose name is return or stabilization, is mentioned in psychology books. Kana children remain in a fixed state and Kuden children are in a state of regression or return. The simple meaning of this word means that a child who can only attend the first class and is no longer able to climb it, his IQ is at the lowest level, so Kana is defined. But kuden is a little better. For example, he can study until the sixth grade. People who are normal go up to the diploma. And those who get a bachelor"s degree are smart, and those who continue their master"s degree and doctorate are actually sharp and genius. Therefore, on the normal curve in descriptive statistics, it can be said: 5% of people are Kana, which means they are fixed in one era. For example, historically, they only accept Mossadegh. Or they only see Koresh Kabir and do not accept new Koresh. And from the point of view of archeology, they only belong to the Paleolithic and Paleolithic eras. Therefore, those who wear torn clothes and are proud of it. That is, they buy the highest and most expensive clothes and then tear them with their own hands. These are psychologically fixed. Even those who strip themselves belong to the cave age. And their dominant discourse is the human body. But those who don"t wear hijab or wear loose hijab belong to the forest-dwelling era and are mentally retarded. Therefore, whatever you say about hijab, they don"t understand. God"s decrees have no justification for them at all. These people know the law of the jungle well, so the only way to persuade them is force. For example, the king of the jungle said. But normal people with an IQ of 100 accept all God"s laws and consider them to be good for them. But smart, intelligent and genius people are those who do not abandon their obligations and do not do evil. Like nuclear martyrs or martyrs of imposed war. Martyrs are actually stars whose light can be used to find the way. Because they have lived in the future according to their elite and many of our current issues have been clear as day to them. When we read the writings of Imam Khomeini or Martyr Avini and others like them, it is as if they were just today and they are speaking today"s words. This is why God says martyrs are alive. In the lightning movement towards God, time has become zero for them.